مشاهده خبر

شنبه 3 تیر 1402

بی قید و بندی نوجوانی به روایت هالیوود

360 درجه جمعه شب موضوع نوجوانان در هالیوود را مورد بررسی قرار داد.

1

در اروپای قرون وسطا صاحبان کلیسا حرف اول و آخر را می زدند و در همه چیز اظهار نظر می دادند و کسی اجازه رد نظریاتشان را نداشت. یکی از نظریات مشعشع قاصبان کلیسا در آن دوران این بود که نوزدان معصوم نیستند و کتک خوردن و زدن بچه ها یک عبادت محسوب می شد و نوزادان نماد گناه اول بودند.از نظر اربابان کلیسا همه آدم ها در گناه آدم وحوا شریک هستند و وقتی به دنیا می آیند باید انقدر سختی و کتک بخورن تا از گناه پاک شوند.

بعد از رنسانس این نظریه به کلی حذف شد و بچه ها به نماد معصومیت تبدیل شدند. این مساله در سینمای کلاسیک آمریکا هم به خوبی نمایش داده شد؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم کم کم همه چیز تغییر کرد،  بچه های فیلم های سینمایی آمریکایی از معصومیت و بی تقصیر بودن فاصله گرفتند و شرارتشان بیشتر شد.

در دهه 70 چیزی با عنوان کودک هیولا به سینمای آمریکا اضافه شد. این کودک هیولا به این شکل بود که شیطان وارد جسم کودک می شد و او را به کارهای شنیع وادار می کرد.

به یاد ماندنی ترین و ترسناکترین کودک هیولاها در دهه 70 میلادی در فیلم های جن گیر محصول 1973 و طالع نحس محصول 1976 نمایش داده شدند.

رفته رفته وضعیت نوجوان های آمریکایی که بخاطر بی بند و باری و طلاق و فشارهای مختلف خانوادگی دچار مشکل می شدند و به اعتیاد و امثالهم مبتلا شدند؛ موج جدیدی از فیلم های آمریکایی را ایجاد کرد.

در یکی از اولین فیلم های هشدار دهنده دهه هشتاد یعنی «کنار من بمان» به کارگردانی «راب نیر» نوجوانی را می بینیم که عملا خانه و پناهگاهی ندارند، هیچ تعلقی به خانواده ندارند و خالی از احساس و سرشار از خشم هستند.

فیلم سازهای دهه هشتاد آن دوره حتی در فیلم های فانتزی و سرگرم کننده بی خیال حرف های تلخ نمی شدند. در فیلم «ای تی موجود فرا زمینی» ساخته استیون اسپیل برگ که سال 1982 ساخته شده بود. همه شخصیت های اصلی فیلم نوجوان هستند و خانواده ها اکثرا یا طلاق گرفتند یا در حال طلاق هستند.

ویژگی مهم شخصیت های نوجوان در دهه 80 و 90 این بود که حرف گوش کن نبودند؛ می خواستند علیه همه چیز شورش کنند، خانواده، مدرسه، جامعه .  هدفشان هم این بود که نشان بدهند هویتشان مستقل است و هیچ کس نمی تواند برای آنها تعیین تکلیف بکند.

در آن دوره فیلم سازها برای نشان دادن مشکلات نوجوان به خوبی کار کردند. استیون اسپیل برگ در رتبه اول میان این فیلم سازها بود. به همین خاطر لقب کودک بزرگ ساله به او داده شد.

در این فیلم های اسپلبرگ نقطه مشترک؛ خانواده های از هم پاشیده بود، چون خود فیلم ساز در خانواده یهودی به دینا آمده بود که با طلاق خانواده از هم می پاشد و گذشته تلخی را برای او رقم می زند.

در دهه 90 فیلم سازهای آمریکایی نسل جدید و قدیم تصمیم می گیرند با هم آشتی کنند. دو قسمت اول «تنها در خانه» دوتا از مهمترین آشتی کنان بین نسل جدید و قدیم بود.

تا قبل از دهه 2010 نوجوان ها فقط یک نوجوان عادی بودند که گاهی ممکنه سرکش یا ... باشند، بودند. ولی از این سال به بعد با نسل جدیدی از نوجوان ها رو به رو شدند که با جوان های سابق کاملا متفاوت بودند که «نسل z» نامیده شدند.

نسل زد ویژگی مهمی داشت و آن این بود که آنقدر مستقل بودند که هیچ خط قرمزی نداشتند و خیلی زود کنترل این نسل از دست همه در رفت.

هالیوود برای واکنش نشان دادن به این بی قید و بندی با آنها همراه شد و سریال های مختلفی ساخت.

یکی از آخرین نمونه های آن سریال «سرخوشی» محصول سال 2019 بود و یکی از جنجالی ترین سریال هایی بود که در مورد نوجوان های نسل زد ساخته شد.

داستان این سریال درباره زندگی یک دختر معتاد به مواد مخدر بود که بعد از بازپروری، نمیتواند وارد جامعه شود و جایگاهش را پیدا کند.

اما نشان دادن مشکلات نسل زد بدون سانسور و با جزئیات کامل بدی های زیادی دارد ولی یک ویژگی خوب هم دارد و آن این است که بچه های نسل زد آمریکایی و غیر آمریکایی با این شخصیت ها همدلی می کنند و برای یک بار که شده گاردشان را باز می کنند و از بیرون به زندگی خودشان نگاه میکنند.

در اروپای قرون وسطا صاحبان کلیسا حرف اول و آخر را می زدند و در همه چیز اظهار نظر می دادند و کسی اجازه رد نظریاتشان را نداشت. یکی از نظریات مشعشع قاصبان کلیسا در آن دوران این بود که نوزدان معصوم نیستند و کتک خوردن و زدن بچه ها یک عبادت محسوب می شد و نوزادان نماد گناه اول بودند.از نظر اربابان کلیسا همه آدم ها در گناه آدم وحوا شریک هستند و وقتی به دنیا می آیند باید انقدر سختی و کتک بخورن تا از گناه پاک شوند.

بعد از رنسانس این نظریه به کلی حذف شد و بچه ها به نماد معصومیت تبدیل شدند. این مساله در سینمای کلاسیک آمریکا هم به خوبی نمایش داده شد؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم کم کم همه چیز تغییر کرد،  بچه های فیلم های سینمایی آمریکایی از معصومیت و بی تقصیر بودن فاصله گرفتند و شرارتشان بیشتر شد.

در دهه 70 چیزی با عنوان کودک هیولا به سینمای آمریکا اضافه شد. این کودک هیولا به این شکل بود که شیطان وارد جسم کودک می شد و او را به کارهای شنیع وادار می کرد.

به یاد ماندنی ترین و ترسناکترین کودک هیولاها در دهه 70 میلادی در فیلم های جن گیر محصول 1973 و طالع نحس محصول 1976 نمایش داده شدند.

رفته رفته وضعیت نوجوان های آمریکایی که بخاطر بی بند و باری و طلاق و فشارهای مختلف خانوادگی دچار مشکل می شدند و به اعتیاد و امثالهم مبتلا شدند؛ موج جدیدی از فیلم های آمریکایی را ایجاد کرد.

در یکی از اولین فیلم های هشدار دهنده دهه هشتاد یعنی «کنار من بمان» به کارگردانی «راب نیر» نوجوانی را می بینیم که عملا خانه و پناهگاهی ندارند، هیچ تعلقی به خانواده ندارند و خالی از احساس و سرشار از خشم هستند.

فیلم سازهای دهه هشتاد آن دوره حتی در فیلم های فانتزی و سرگرم کننده بی خیال حرف های تلخ نمی شدند. در فیلم «ای تی موجود فرا زمینی» ساخته استیون اسپیل برگ که سال 1982 ساخته شده بود. همه شخصیت های اصلی فیلم نوجوان هستند و خانواده ها اکثرا یا طلاق گرفتند یا در حال طلاق هستند.

ویژگی مهم شخصیت های نوجوان در دهه 80 و 90 این بود که حرف گوش کن نبودند؛ می خواستند علیه همه چیز شورش کنند، خانواده، مدرسه، جامعه .  هدفشان هم این بود که نشان بدهند هویتشان مستقل است و هیچ کس نمی تواند برای آنها تعیین تکلیف بکند.

در آن دوره فیلم سازها برای نشان دادن مشکلات نوجوان به خوبی کار کردند. استیون اسپیل برگ در رتبه اول میان این فیلم سازها بود. به همین خاطر لقب کودک بزرگ ساله به او داده شد.

در این فیلم های اسپلبرگ نقطه مشترک؛ خانواده های از هم پاشیده بود، چون خود فیلم ساز در خانواده یهودی به دینا آمده بود که با طلاق خانواده از هم می پاشد و گذشته تلخی را برای او رقم می زند.

در دهه 90 فیلم سازهای آمریکایی نسل جدید و قدیم تصمیم می گیرند با هم آشتی کنند. دو قسمت اول «تنها در خانه» دوتا از مهمترین آشتی کنان بین نسل جدید و قدیم بود.

تا قبل از دهه 2010 نوجوان ها فقط یک نوجوان عادی بودند که گاهی ممکنه سرکش یا ... باشند، بودند. ولی از این سال به بعد با نسل جدیدی از نوجوان ها رو به رو شدند که با جوان های سابق کاملا متفاوت بودند که «نسل z» نامیده شدند.

نسل زد ویژگی مهمی داشت و آن این بود که آنقدر مستقل بودند که هیچ خط قرمزی نداشتند و خیلی زود کنترل این نسل از دست همه در رفت.

هالیوود برای واکنش نشان دادن به این بی قید و بندی با آنها همراه شد و سریال های مختلفی ساخت.

یکی از آخرین نمونه های آن سریال «سرخوشی» محصول سال 2019 بود و یکی از جنجالی ترین سریال هایی بود که در مورد نوجوان های نسل زد ساخته شد.

داستان این سریال درباره زندگی یک دختر معتاد به مواد مخدر بود که بعد از بازپروری، نمیتواند وارد جامعه شود و جایگاهش را پیدا کند.

اما نشان دادن مشکلات نسل زد بدون سانسور و با جزئیات کامل بدی های زیادی دارد ولی یک ویژگی خوب هم دارد و آن این است که بچه های نسل زد آمریکایی و غیر آمریکایی با این شخصیت ها همدلی می کنند و برای یک بار که شده گاردشان را باز می کنند و از بیرون به زندگی خودشان نگاه میکنند.

در اروپای قرون وسطا صاحبان کلیسا حرف اول و آخر را می زدند و در همه چیز اظهار نظر می دادند و کسی اجازه رد نظریاتشان را نداشت. یکی از نظریات مشعشع قاصبان کلیسا در آن دوران این بود که نوزدان معصوم نیستند و کتک خوردن و زدن بچه ها یک عبادت محسوب می شد و نوزادان نماد گناه اول بودند.از نظر اربابان کلیسا همه آدم ها در گناه آدم وحوا شریک هستند و وقتی به دنیا می آیند باید انقدر سختی و کتک بخورن تا از گناه پاک شوند.

بعد از رنسانس این نظریه به کلی حذف شد و بچه ها به نماد معصومیت تبدیل شدند. این مساله در سینمای کلاسیک آمریکا هم به خوبی نمایش داده شد؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم کم کم همه چیز تغییر کرد،  بچه های فیلم های سینمایی آمریکایی از معصومیت و بی تقصیر بودن فاصله گرفتند و شرارتشان بیشتر شد.

در دهه 70 چیزی با عنوان کودک هیولا به سینمای آمریکا اضافه شد. این کودک هیولا به این شکل بود که شیطان وارد جسم کودک می شد و او را به کارهای شنیع وادار می کرد.

به یاد ماندنی ترین و ترسناکترین کودک هیولاها در دهه 70 میلادی در فیلم های جن گیر محصول 1973 و طالع نحس محصول 1976 نمایش داده شدند.

رفته رفته وضعیت نوجوان های آمریکایی که بخاطر بی بند و باری و طلاق و فشارهای مختلف خانوادگی دچار مشکل می شدند و به اعتیاد و امثالهم مبتلا شدند؛ موج جدیدی از فیلم های آمریکایی را ایجاد کرد.

در یکی از اولین فیلم های هشدار دهنده دهه هشتاد یعنی «کنار من بمان» به کارگردانی «راب نیر» نوجوانی را می بینیم که عملا خانه و پناهگاهی ندارند، هیچ تعلقی به خانواده ندارند و خالی از احساس و سرشار از خشم هستند.

فیلم سازهای دهه هشتاد آن دوره حتی در فیلم های فانتزی و سرگرم کننده بی خیال حرف های تلخ نمی شدند. در فیلم «ای تی موجود فرا زمینی» ساخته استیون اسپیل برگ که سال 1982 ساخته شده بود. همه شخصیت های اصلی فیلم نوجوان هستند و خانواده ها اکثرا یا طلاق گرفتند یا در حال طلاق هستند.

ویژگی مهم شخصیت های نوجوان در دهه 80 و 90 این بود که حرف گوش کن نبودند؛ می خواستند علیه همه چیز شورش کنند، خانواده، مدرسه، جامعه .  هدفشان هم این بود که نشان بدهند هویتشان مستقل است و هیچ کس نمی تواند برای آنها تعیین تکلیف بکند.

در آن دوره فیلم سازها برای نشان دادن مشکلات نوجوان به خوبی کار کردند. استیون اسپیل برگ در رتبه اول میان این فیلم سازها بود. به همین خاطر لقب کودک بزرگ ساله به او داده شد.

در این فیلم های اسپلبرگ نقطه مشترک؛ خانواده های از هم پاشیده بود، چون خود فیلم ساز در خانواده یهودی به دینا آمده بود که با طلاق خانواده از هم می پاشد و گذشته تلخی را برای او رقم می زند.

در دهه 90 فیلم سازهای آمریکایی نسل جدید و قدیم تصمیم می گیرند با هم آشتی کنند. دو قسمت اول «تنها در خانه» دوتا از مهمترین آشتی کنان بین نسل جدید و قدیم بود.

تا قبل از دهه 2010 نوجوان ها فقط یک نوجوان عادی بودند که گاهی ممکنه سرکش یا ... باشند، بودند. ولی از این سال به بعد با نسل جدیدی از نوجوان ها رو به رو شدند که با جوان های سابق کاملا متفاوت بودند که «نسل z» نامیده شدند.

نسل زد ویژگی مهمی داشت و آن این بود که آنقدر مستقل بودند که هیچ خط قرمزی نداشتند و خیلی زود کنترل این نسل از دست همه در رفت.

هالیوود برای واکنش نشان دادن به این بی قید و بندی با آنها همراه شد و سریال های مختلفی ساخت.

یکی از آخرین نمونه های آن سریال «سرخوشی» محصول سال 2019 بود و یکی از جنجالی ترین سریال هایی بود که در مورد نوجوان های نسل زد ساخته شد.

داستان این سریال درباره زندگی یک دختر معتاد به مواد مخدر بود که بعد از بازپروری، نمیتواند وارد جامعه شود و جایگاهش را پیدا کند.

اما نشان دادن مشکلات نسل زد بدون سانسور و با جزئیات کامل بدی های زیادی دارد ولی یک ویژگی خوب هم دارد و آن این است که بچه های نسل زد آمریکایی و غیر آمریکایی با این شخصیت ها همدلی می کنند و برای یک بار که شده گاردشان را باز می کنند و از بیرون به زندگی خودشان نگاه میکنند.

آخرین اخبار

لزوم بازنگری در اندیشه و شیوه‌های آموزش عالی فلسطینی‌ها؛ نماینده دنیای اسلام در جنگ تمدنی با غرب عدم تایید ۲۹ نماینده کنونی مجلس برای دور بعد چرا آمریکا تا آخر پای اسرائیل ایستاده است؟ معرفی مستندهای آدینه هفته شبکه افق حمایت از فلسطین نماد روشن‌فکری در جهان است مصرف نامتعارف گاز در بخش تجاری بررسی جنایات زیست محیطی اسرائیل در غزه تخلف حداکثری از اجرای قانون و سکوت قوه قضائیه! روایتی از حیدریه همدان در سومین قسمت «سرداران روستا» پاسخ به ابهامات و شایعات در مورد جنگ غزه پخش دومین قسمت «سرداران روستا» در شبکه افق پشت پرده جنبش‌های دانشجویی چیست؟ پخش اولین قسمت از «سرداران روستا» از شبکه افق آیا طرح گردشگری آشوراده به محیط زیست آسیب می‌زند؟ ۳۶۰ در‌جه دوباره روی آنتن شبکه افق می‌نشیند سرانجام «جنگ سرنوشت» برای اسرائیل چیست؟ ضدگلوله با شبکه افق پخش مستندهای جدید و متنوع از افق وقتی «مقاومت» تنها مسیر است وقتی کالای فاخر ایرانی متولی ندارد رابطه یبوست و سردردهای میگرنی نگاه به جنگ و صلح در غزه از منظر سیاسی و دینی نهضت ملی مسکن از وعده تا تحقق پیشگیری از سرطان از نگاه حکما پلن B آمریکا برای بعد از جنگ در غزه موشک‌سازی شهید احمدی روشن با شکر و روغن واقعیت داشت؟ رژیم که قبلا در سه جبهه می‌جنگید و حالا توان نبرد با حماس را هم ندارد رایحه ‌درمانی برای ترک سیگار مقاومت مدیون زن فلسطینی است ماجرای نیمروز، مستندی از زندگی شهید فخری زاده «اِگلانتین» و «اقتدار دریایی» مستندهای ویژه شبکه افق تفاوت مسهل و ملین در طب سنتی آنچه در غزه می‌گذرد فیلم نیست! جریمه سنگین و پرونده قضایی در انتظار واحدهای آلاینده متخلف آیا جنگ غزه بعد از وقفه انسانی از سر گرفته می‌شود؟ قصور دولت‌ها در پیشرفت صنعت گردشگری استان سیستان و بلوچستان این میوه را تازه تازه بو نکنید! ورزشکاران مشهور خارجی که حامی فلسطین‌اند 2 احتمال درباره جنگ غزه؛ اکتفا به تسخیر شمال غزه یا ادامه جنگ آیا اتحادیه‎ها در قبال بیمه کارگردان مسئولیتی دارند؟ یک مولتی ‌ویتامین طبیعی آگاهی شرط لازم داشتن نسل سالم چرا با ورزشکاران رژیم صهیونیستی مسابقه نمی‌دهیم؟ مشکلی که مجلس برای حل آن جامعه کارگری را فدا کرد تنفس مصنوعی برای زنده نگه ‌داشتن رژیم صهیونیستی دانشجویان ستاره‌ دار بی واسطه به افق می‌آیند دوگانه دولت‌ها و ملت‌ها در موضوع غزه! روش‌های ساده برای کاهش درد قاعدگی دادخواهی در دیوان عدالت اداری غیر حضوری است

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها